نظام جمهوری اسلامی تبدیل به رژیم سلطانی با حکمرانی مافیایی (قدرت-ثروت) شده است.
این سخنان آقای عبدی بخشی کوچکی از حقیقت پلشت حاکمیت موجود است، هر چیزی در این کشور اندکی منفعت مالی و اقتصادی و منزلت اجتماعی داشته باشد، یک مافیاچه درست شده و همه این مافیاچه ها وصلند به مافیای سردسته!
ایرانی که اگر فقط اجازه میدانند- (نظام ج.ا.) در این 40 سال- روابط معمولی حتی در حد کشور مالزی با جهان داشته باشد، یعنی نه به سرمایه گذاری و نه دخالت دولت در اقتصاد، فقط اجازه میدانند مثل آدم، این مردم مبادلات آزادانه اقتصادی با خارج داشته باشند و دولت مالیات معقول مثلا 10% از صادرات و واردات میگرفت، اکنون بی شک دهمین قدرت اقتصادی جهان میشد، و بالاتر از تمام کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا (خاورمیانه) و قفقاز و آسیای مرکزی بود، و تنها در قاره آسیا دو کشور چین و هند بالاتر از ایران بودند و ایران سومین ابرقدرت اقتصادی آسیا بود!
راهی خمینی میرفت چندان مشخص نبود، اساس خمینی زیاد عمر نکرد که تز اقتصادی مهمی بدهد، اما خامنه ای که کاملا دلبسته ایده های تخیلی غیر آزمایش شده و اغلب فاجعه بار کمونیستها و چپهای ضد امپرالیسم غربی بود و پنهان و آشکار امسال کاسترو و چه گورآ و مائو و هوشی مین می ستایید (متاسفانه)، محو ایدئولوژی امپرالیست ستیزی چپهای کمونستیستی شده بود، سیاستهای مداخله دادن نظامیان در اقتصاد الهام از سیاستهای چینی و مائویستی و کمیستی کره شمالی بود که نتایج فاجعه بارش امروزه معلوم است، دادن اقتصاد به ظنامیان که قدرت نظامی و رانت اطلاعاتی دارند دیگر مجالی برای رقابت اقتصادی مولد نگذاشته و نتیجه اش گرانیها و تحریمسازیها است، دهها میلیارد دلار صرف ماجراجویی هسته ای کردند و برجام معلق نگه داشتند و در حالی دهها هزار مگاوات برق گازی میتوانستند درست کنند و دهها پالایشگاه ایران به بزرگترین صادر کننده نفت خام و فراورده میتوانست باشد!
روزگار سلظانیت خامنهای، یک نمایش طولانی فیلم 1984 جرج ارولی است، بهتر بگویم نسخه سریالی 1984 است و انگار فصولش تمام نشده است مگر مردم بساط این سریال 1984 خامنه ای برچینند!
ظهور دنگ شیا پینگ در چین به مثابه یک موهبت الهی و معجزه چینی بود، معلوم نبود از دنگ شیا پینگ در چین ظهور نمیکرد اکنون چین چیزی بهتر از روسیه نگون فعلی بوده باشد و احتمالا بسیاری مناطقش از ایغورستان و تبت و منچوری و کانتون و بخشهایی دیگر جدا و هرگز هم به هنگ گنگ و ماکائو دست نمیافت.
خمینی هم اشتباهات زیادی کرد در انتخاب همکارانش، بعد فاجعه خرابکاری بخیتار رد لغو قراردادهای تسلحاتی و این ابراهیم یزدی و دولت موقت دست نشانده خمینی تیر خلاص به قراردادها زد و دهها میلیارد دلار خسارت زدند و ایران از اف 16 و ناو زیردریایی و غیره محروم کردند به اسم انقلابی و مبارزه امپرالیسم، خیانت در حکومت موجب رسوایی ایران کنترا شد و ابتکار هوشمندانه رفسنجانی بخاطر رقابتهای کودکانه درون حاکمیت ج.ا موجب شد ایران از دستیابی به قطعات بیشتر نظامی محروم شود، هر چند تحریکات اوایل انقلاب علیه صدام جنایتکار شد و تدوام جنگ نیز یکی دیگر از کارنامه ننگین جناح راستی است که الان حاکم یکدست ایرانند و افراد کمسواد وبی عرضه-به لطف فساد آموزشی- دارند گندهای امثال بخیتار و ابراهیم یزدی با شمایل ریش پشمی و عمامه ای و عنواین سیدی در وزراتهای صمت و اقتصاد انجام میدهند، دیگر آبرویی برای سیدها هم نگذاشتند! چه بلاهایی سر معنویت و اخلاق مردم ایران در نیاوردند و اخلاقیات مردم ایران با این همه فساد حکومتی به انحطاط کشاندند و زامبی پروری میکنند!
خامنه ای و جماعت چاپلوس و فاسد اطرافیانش هرگز، شرایط پایان جنگ سرد درک نکردند و اندک سیاستمندان باهوش اطرافش مثل رفسنجانی و موسوی و کروبی و خاتمی را حذف و خانه نشین کرد و بدتر روشنفکرانی را در قتلهای زنجیره ای نابود کرد، یکی از کسانی که واقعا این سالها افکار ملی گرایانه خدمندانه دارد یعنی اکبر گنجی به جرم ارتداد فراری داده!
امثال اکبر گنجی از معدود افرادی است که هنوز معتقد به گذار مسالمت آمیز است و هر چند بسیار مطالبش خواندم، اما همچنان متد موثری برای پیشبرد گذار مسالمت امیز به جمهوری دموکراتیک مورد نظرش پیدا نکردم، اینکه گاندی مثال میزند، اینکه نکته به یاد نمیارورد گاندی تقریبا یک استثناء بود و طرفرش امپرالیسم بریتانیای (انگلیس) بود که خیلی تابلو با جامعه هندوستان مغایرتهای ظاهری و باطنی داشت، اما رژیم ج.ا. دارای رنگ و لعاب شدید فریبننده مذهبی است.
برای همین توصیه اکید میشود به مخالفان ج.ا چه آنهایی به به گذار مسالمت آمیز دارند و چه آنهایی برانداز هستند، به هیچ وجه به اسلام و تشیع اهانت و جسارت نکنند و نگذارند نظام مزور و ریاکار ج.ا. دو قطبی اسلامی و غیر اسلامی میان مردم درست کند و تمایلات و احساسات معنوی اسلامی و شیعی میلیون نفر ایرانی مصادره به مطلوب کند.
کلام آخر، همان طور آقای عباس عبدی گفته، آنهایی به خیابان میاند و ریسک جان میخرند حتی 5% مخالفان و براندازخواهان نیستند، ترس جان یک چیز طبیعی است.
اگر این سه شرط را مخالفان رعایت کنند و همانطور در پستهای آرمانیه گفتم، سقوط ج.ا. سریع اتفاق می افتد:
1- اجازه خشنونت و آسیب به اموال عمومی ندهند، این تصاویر آتش زدن آمبولانس و اتوبوس و اینها به زیان ممعترضان است.
2- صف خود از تجزیه طلبان و سوءاستفاده گران غارتگر اموال مردم مانند کسانی به بانکها و مغازه دستبرد زده و دزدی میکنند جدا و تا حدامکان جلوی این اوباش دله دزد را بگیرند.
3- باید اعترضات تدوام داشته باشد، شب هر تعطیلی از جمعه شبها و سایر تعطیلات و نماز جمعه ها و غیره برای اعتراض استفاده کنند.
نکته آخر، اثبات حاکمیت اقلیتی (کمتر از 25% حامی دارد به گواه آخرین انتخبات انتصابی-استصوابی حکومتی ج.ا.، که تقریبا همگی مشتی خودفروخته کارمند حکومتی+کارکنان نظامی جیره خوار+ابرسرمایه دارن وابسته فاسد+مشتی پیرپاتال مغز منجمد در توهم سالهای اول انقلاب 57 هستند)، با انتصاب دولت پر افراد کمسواد و فاسد و مافیای رئیسی و مجلس فرمایشی نوکر مافیای فاسد قالبیباف حاکمیت یکدست شده است و در گلشترین و وقیحترین حالت ممکن دارند اوامر غارتگرانه سران مافایی نظام ج.ا اجرا میکنند. این حاکمیت یکدست مافیایی فاسد دیگر حتی بر شکاکان لایه خاکستری شکی نگذاشت این رژیم ج.ا اصلاح بشو نیست، و جماعتی گانگستر و تبهکار و شبه اجنبی هستند(گاهی فکر میکنم اینها اساسا نوکران مثلث اجانب پکن-مسکو-دمشق هستند به درون انقلاب 57 نفوذ کردند! چرا کمترین عرق ملی ایران دوستی در انها نیست و اقلیتی تبهکار مافیایی برای غارت و باج ده به مثلث اجنبی گفته شده هستند) که کشور چون انگل شیره جانشان میکنند و باید این انگلها زودتر از کشور بیرون بیندازند.